آخرین مطالب

۳۰ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است



بگو به من

کجای زندگی ت میلنگه...

با من حرف بزن...

بگو چرا دلت گرفته ...

من ساخته شد م برای اینکه ...

پس نترس..

بامن حرف بزن.......................................................

..

.

.

یسنا : خاله زخا ؟؟ (به زهرا میگه زخا )

من : جون خاله

یسنا : اینا نی نی رو نمیدن به من بذارم تو جعبه ش....(جعبه منظور ش این کریر های بچه س !)

مامان یسنا : ینی تو واقعن انتظار داری بدن بهت نی نی رو ؟؟؟؟

من زیر لبی یجوری که خودمون بشنویم داریم میخندیم : اینقد که تو پوست کلفتی یسنای من..

یسنا درجا جواب میده که بدونم گوشش تیز تر از این حرفاس : خاله جشته (زشته ) این حرف...

من : خاله من واقعن شرمندتم :))))))))))))))))

(یسنا ،دختر پسر داییم ، 3 ساله !)

..

.

.

صدای خنده از اون ور میاد ، خاواده ی دایی اینا اومدن شب نشینی ،

دوسشون دارم و دلم میخواد باهاشون باشم اما

من تو تاریکی نسشم دارم آپ میکنم

انگار میکنن

که چون از صبح تا غروب دانشگاه بودم

خوابم ،، و من تو این حالت به معنی خواب اونها

دلتنگی رو مزه مزه میکنم همراه ماه......

..

.

.


۱ نظر ۳۰ مهر ۹۲ ، ۲۲:۴۸
منتظر

آروم آروم

با صدای نازک بچگونه ت

قـــــ... قـــــ.. میکنی.....

همین صحنه ی بغل کردن تو رو

مشابه ش رو

از محمد مهدی به خاطر دارم...

و البته مشابه ترش رو از محمد علی.....

عزیزای دلممممم....

چقققدر وجودتون آرامش بخشه برام....

آیه..تو که بغلمی عشق میکنم

اما حسودیت نشه :))

من به هوای محمد علی و محمد مهدی هم چون الان پیشم نیستن ، تو رو بغل میکنم

که دلتنگیم یخورده رفع شه ..

و مث همه ی لحظه هایی که برای اونا میخونم برات اروم زمزمه میکنم...

لا لا گل زیبــــــای عمـــه....

لا لا کن ای همـــــــــه دنیـــــای عمه...

لا لا کن تا برایـــــت قصه گـــویم...

گــل بــاغ محمد را ببویـــــم...

محمــــد خاتم پیغمبران است...

برای مسلمیــــن مانند جــان  است....

تو با یاد محمد میروی خواب.....

میشی از یـــاد احمـــد خوب..سیـــراب......

..

.

.




۲ نظر ۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۸:۳۴
منتظر

باد محکم میزنه تو صورت شهرو درختا و و در و دیوار..خیلی محکم...

اینقدر که

الان استرس دارم این

صنوبر ته حیاط ، که یه عالمه دوسش دارم ، از جا کنده بشه....

تا کمر خم میشه و برگاش تو هوا هی میچرخه....

به

"اذا وقعت الواقعـــــه..." فکر میکنم ......

یــــــــــا اله العـــــــــــــــــــــاصین............

..

.

.



۰ نظر ۲۸ مهر ۹۲ ، ۰۲:۲۷
منتظر


گاهی از خودم متنفر میشم !!!

در حدی که قلبم از شدت این تنفر تیر میکشه...

مثل الان ...!!...




۱ نظر ۲۷ مهر ۹۲ ، ۲۲:۱۸
منتظر

چقدر دلم واسه این اهنگه مازیار فلاحی تنگ شده ..


خدایا دوستت دارم..

واسه هرچی که بخشیدی...

همیشه این توهستی که...

ازم حالم رو پرسیدی...

توحتی از خودم بهتر..

غریبی هامو میشناسی...

نمیخوااام چتر دنیا رو..

که تو بااارون احساسی...

..

.

مدام این جمله رو باخودم تکرار میکنم ..

که حالم خوب است..اما

گذشته ام درد میکند...درد میکند...درد........

..

.

حقیقتش

بین چند موضوع مختلف این روزها دست و پا میزنم..

من باید با مادرم صحبت کنم

و چیزی رو باهاش درمیون بذارم..

نمیخوام اشتباه کنم..

نمیخوام ناراختی ای بوجود بیارم...

نمیخوام که......

ولی خوب...من و مامان هیچوقت باهم صمیمی نبودیم..هیچ وقت...

و این بزرگترین حسرت زندگی من بود....همیشه......

..

.

.


۲ نظر ۲۷ مهر ۹۲ ، ۱۵:۱۵
منتظر


ببین

یه بار که ماه تو آسمونه

و هوا خنکه و باد میزنه

یه جای دنج یه گوشه وایسا

(مثلن جای دنج من یکیش یه گوشه ی حیاطمونه یکیش پشت پنجره ی اتاقم )

سعی کن بیشتر چراغا خاموش باشن تا نور مزاحم آرامش نور ماهت نشه

بعد که باد میاد سمتت چشاتو ببند

یه نفس عمیق بکش

فک کن کلی از عشق خدارو داری میکشی تا عمق وجودت

حس کن که این هوا داره تا انگشت کوچیکه ی پات هم میره !

بعد محکم بازدمت رو بده بیرون

و فک کن که هرچی غم قلبته داری میریزی بیرون همراه این بازدم...

یادم نمیاد اینو از کی یاد گرفتم (!!!)

فقط هرکی بود خدا خیرش بده :)

وقتی باد محکم میوزه سمتت و تو توهمون لحظه میخوای عمیق نفس بکشی

خیلی سبک میشی...

چرا اینو نوشتم ؟

چون الان دقیقن ماه روبه روی پنجره م بود چراغو خاموش کرده بودم و...

باد رو مخصوصن وقتی خیلی دوست دارم

که کلی فکر داغون کننده هست تو ذهنم

بعد یهو یه باد و نسیمی میاد سمتت

روحت شاد میشه ...میاد به ذهنم که خدا اینجوری داره منو یاد خودش میندازه که بگه بسه

اینقد بی اعتمادیت به من

ببین تو حتی فک میکنی من نشونه میفرستم سمتت تا عمیق نفس بکشی و عشق کنی...

پس مطمئن باش تنها نیستی...

مطمئن باش کنارتم..

آیه قرآن بزرگ میشه جلو چشمم

" نحن نقرب الیه من حبل الورید...."

..

.

.

احساساتم خنده دار و بچه گانست ؟

اشکال نداره

هر اسمی میخوای روش بذار

ولی یه بار امتحان کن...

نمیخوادم بعدش بهم بگی که اینکارو کردی:)

..

.

التماس دعا...




۲ نظر ۲۶ مهر ۹۲ ، ۲۲:۱۴
منتظر


                                                        ماه میـــــــــــــــتابد و انگـــــــار تویی میخندی....


                                                          بـــاد می آید و انگـــــــــار تویی میگذری....






۱ نظر ۲۶ مهر ۹۲ ، ۱۸:۳۴
منتظر


امسال خیلی بیشتر از سالهای قبل چشم انتظار محرم ام...

نمیدونم چرا...

فقط بجور منتظرم...........

..

.

از لذت بخش ترین

صحنه های دنیا

اینه که ببینی یه نی نی
 داره سعی میکنه دسشو بخوره ....!!!:))))

آیه خانوم  دوست داریم لفن :)))

ایشاالله خدا همه بچه هارو برا پدرومادرشون حفظ کنه...

..

واقعیت اینه که خیلی دارم سعی میکنم امیدو ایمانم رو قوی نگه دارم

تا بازم خدا توفیق اینکه بنده هاش بهم تکیه کنن رو بده...

نمیدونم چه حکمتیه...نمیدونم چه

سری هست تو این که ...... :(

فک کنم ساکت باشم بهتره....

خدایا امیدو توکلم به توست...

حسبنا الله نعم الوکیل.........

..

دوروز بود بخاطر یه سری مسائل نخوابیده بودم

دیشبم که یکی دوساعت پراکنده خوابم برد

کلن داشتم کابوس میدیدم  و با شدت کوبیده شدن قلبم به قفسه سینه م از خواب میپریدم...

خدای من....تو شاهد همه چیزی....به تو و رحمانیت تو ایمان دارم......

..

به همه صبر ببخش....

..

.

امروز جمعه ست....

کسی منتظر نیست......؟!..............................................

..

.




۴ نظر ۲۶ مهر ۹۲ ، ۱۱:۱۴
منتظر


این حس خفقان داره دمار از روزگارم در میاره

برعکس امشب به  نفر قول دادم برم یاهو

این نت مذخرف گیر داده و صفحه ایمیل بالا نمیاد ...

امیدوارم اینجارو بخونین و متوجه بشین که نتونسم که بیام 

نه اینکه بد قولم...

..


۱ نظر ۲۵ مهر ۹۲ ، ۲۳:۲۴
منتظر

اکثرن اینجوریه...
اونایی که میخوای باشن نیستن...
اونایی که نمیخوای هستن...
کسی که میفهمه نیست
کسی که نمیفهمه گیر میده بمونه !
کسی که میشکنه ول کن نیست ..
کسی که مرهمه نمیاد...
کسی که داغه دله نمیره..
کسی که اروم جونه اصن معلوم نیس کی هست !!!!!!!
..
.
هعی خدایا شکرت :)

۱ نظر ۲۴ مهر ۹۲ ، ۲۳:۲۰
منتظر