آخرین مطالب

۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

محمدعلی هم مث من هم پاییز رو دوست داره و هم آسمونو ماهو ستاره رو. واقعن ازینکه ازنظراحساسی انقد شبیهمه براش نگرانم....توخیلی چیزای دیگه تواین زمینه بهم رفته و واقعن نگرانشم ...حالا اینکه برادرزاده ست..خدا به داد بچه م برسه...:| ازصبح دلشوره عجیبی دارم...امیدوارم همه چی برا همه بخیربگذره ................ یا ربّ ارحم ضعف بدنی.....یا من علیه معوّلی................

۰ نظر ۲۹ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۲۷
منتظر

سال خیلی مهم و عجیبی رو پشت سر گذاشتم و تو نهایت این سال ، تو اوج ناامیدی م... اما وقتی توتاریکی های ناامیدی بیرون و درونت دستو پامیزنی و دستتوازهمه جاکوتاه میبینی و تنهاسلاحت میشه گریه ای که هیچ وقت و بیوقتی نمیشناسه....یک دفعه چندبارقه امیدتو نهایت تاریکی از دور سوسو میزنند.... بارقه هایی ازجنس ایات قران ...ازجنس پیرزنی که بی هوا و بدون شناخت یه دفعه میاد سمتت و میگه فلان کارو بکنی حاجتت براورده میشه و میره.... گاهی بعضی اتفاقا تو اوج ناامیدی وقتی دلتو روشن میکنن و یادت میارن هرچی که هست به دست کسیه که تنها رحمت و قدرت مطلقه.... واقعن محتاج دعاام...خیلی زیاد.........اگر یادتان بود و باران گرفت..دعایی برای بیابان کنید.............

۰ نظر ۲۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۳۰
منتظر