ثانیه هایم تو باش...
خدایاشکرت که پدری بهم بخشیدی که جای اینکه باهام درمورد فلان ماشین یا بهمان خونه صحبت کنه...یا حتی ازون طرف بخواد مدام با من درمورد حجاب خشک و بی هدف صحبت کنه....با من درمورد حیا صحبت میکنه... نگرانیش اینه که من حیا م حفظ بمونه... ممنون که بجای یک کسی که دین براش اهمیت نداره و جای کسی که غرق دراحکام ظاهری دینه..پدری بهم بخشیدی که بامن از عشق به تو صحبت میکنه...ومفهوم اطاعت از تورو باعشق و محبت تو برام توضیح میده نه با ترس از جهنم تو...رحمت و مغفرتت رو تو مناجاتش چنان گسترده نشون میده که هرخطاکار وگناهکاری رو ترغیب به برگشت به اغوش تو میکنه.....خدای مهربونم شکرت که کسی رو پدرم کردی که امید به تو رو سرلوحه هرکاری میدونه....و باوجود پاک بودنش تضرع به درگاه تورو یادم میده....خدای بزرگم....شکرت که علی...بنده ی تو...پسر عم رسول تو...همسر فاطمه ی تو...پدرمنه..........