عشق به او تنها دلیل بودن است....

میخواهمت....
يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ب.ظ

گاه میماند و ناگاه بهم میریزد.....



بزرگترین حسرت من

اعتماد توست ....!!.....

حس اینکه تو به من اعتماد داشته باشی

زیباترین حسه....که تا الان ..تو تممااااااااام ثانیه هام...به معنی واقعی ازش محروم بودم و

حسرتش به دلم مونده و گاهی شدیدن اشکمو درورده....

حس اینکه منو به جز ربات

یه دختر ببینی که قلب داره و ارزوش مهر توئه........

اگر بدونی گاهی دو کلمه حرفی که پیشم میزنی چقدر بهم

قدرت میده.....حتی وقتی سالی یبار این اتفاق میوفته...

میدونم بدی از منه حتمن.....

اما باور کن.....بااااااور کن

وقتی ساااعت ها میشینی با بقیه درد دل میکنی و حرف میزنی

قلبم درد میگیره که چرا جای اونا نیستم.....بازم حق میدم....

اما وقت هایی که داری با اون بقیه حرف میزنی و

من وارد میشم و بحثو عوض میکنی یا ساکت میشی

با تمام وجودم به خودم لعنت میفرستم که مگه چی کار میکنم و چه جوری م ...

که برخوردت باهام اینه.................................................................................

....

..

.

.

.

.






خسته ام.............................................






نوشته شده توسط منتظر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

گاه میماند و ناگاه بهم میریزد.....

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۵۵ ب.ظ



بزرگترین حسرت من

اعتماد توست ....!!.....

حس اینکه تو به من اعتماد داشته باشی

زیباترین حسه....که تا الان ..تو تممااااااااام ثانیه هام...به معنی واقعی ازش محروم بودم و

حسرتش به دلم مونده و گاهی شدیدن اشکمو درورده....

حس اینکه منو به جز ربات

یه دختر ببینی که قلب داره و ارزوش مهر توئه........

اگر بدونی گاهی دو کلمه حرفی که پیشم میزنی چقدر بهم

قدرت میده.....حتی وقتی سالی یبار این اتفاق میوفته...

میدونم بدی از منه حتمن.....

اما باور کن.....بااااااور کن

وقتی ساااعت ها میشینی با بقیه درد دل میکنی و حرف میزنی

قلبم درد میگیره که چرا جای اونا نیستم.....بازم حق میدم....

اما وقت هایی که داری با اون بقیه حرف میزنی و

من وارد میشم و بحثو عوض میکنی یا ساکت میشی

با تمام وجودم به خودم لعنت میفرستم که مگه چی کار میکنم و چه جوری م ...

که برخوردت باهام اینه.................................................................................

....

..

.

.

.

.






خسته ام.............................................




۹۲/۱۱/۲۷
منتظر