عشق به او تنها دلیل بودن است....

میخواهمت....
يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ب.ظ

به نام یگانه خالق رحمانم...



دلم اسمان میخواهد وپرواز....

نرگس وستاره را محکم دردستانم بگیرم و باهم به سمت تو پرواز

.کنیم.. غرق در کرانه ی آسمانت شویم و محو دربزرگی ات....  فقط


18روز مانده بهروز میلادی که تو "  اذن وجود "  به مولودش بخشیدی..


دستانش را به دست فرشتگانت سپردی وخودت را حافظش کردی و راهی دیاری نا آشنا..


دیاری که دلت مت برایش غریبه بماند و تنها آشنایش خودت باشی.... اما این مخلوق بازیگوشت دلش تجربه ی این نا آشنایی را میخواست... منتها با تو.... از لحظه ای...دمی.. آنی بدون تو
 هراس داشت و دارد... از اینکه لبخند بزرگواررانه ات را از او دریغ کنی...که نشانش میدادی با این لبخند که تمام بچگی ها و اشتباهاتش را میفهمی....به حد مرگ میترسد که ستاره اش،نشانه ی تورا، از دست بدهد...قطعن لیاقت این همه لطف تورا ندارد.... پرده پوشی های تو اگر چه گاهی باعث طغیان گری های نادانی اش شده..اما چه کسی غیر از تو وقتی غرق در فانی ترین چیزها شده بود و میخواست به دنبال شان بدود (!!!)...چه کسی غیر از تو دستانش را محکم گرفت ...که : " نرو... راه بسته است...آنچه از نور میبینی در آن سو مصنوعی ست...          نورمنم...عاشق تومنم.... خواهان شادی و آرامش  واقعی تو منم....آه از ٱن همه احساس که به پای معشوق ها و دلداده های دروغین خرج کردی....اشکالی ندارد...قلبت را شکستند..؟؟.. مگر قول نداده بودی مواظب امانتم باشی؟؟ ....اشکالی ندارد... خودم برتیت درستش میکنم
از روز ازل بهتر شود......خیره سری نکن بچه...منم که ازمادر به تو

مهربان ترم...منم که اشک های پنهانی تورا پاک میکنم و مرهم قلب

خسته ات میشوم....تو بیا...تو فقط یکبار بیا و بخواه....آخر مگر آن

دنیای فانی چه دارد ....که من خالق آن همه  را به آن ترجیح نمیدهی...

برق زر وزیور وآرایشش از رحمت و لطف و عشق و محبت دائمی

 من بیشتر است..؟؟..."

بس است یگانه ی رحمان...بس است آب شدم ازخجالت...

 هر بارتوبودی که خواندی ام...تو پناه دادی ام...تو خواستی ام...

من سر باز زدم....گویا آنکه بی نیاز است منم .....پناااه برتو...

از قضایت به  قدرت...از علمت به حلمت....از عدلت به رحمتت....

و از قهاریت به غفاریت پناه میبرم......
م

عشوق بی همتای من.......عاشق بی نیاز من.... تو...یقینن.. یقییینن..

قییینن برای بنده ات کافی هستی......
 ح
سبناالله نعم الوکیل...نعم الحافظ  ...و نعم النصیر......


یا من له الدنیا و الاخره.....


م من لیس له الدنیا و الاخره.... بحق محمدٍ و آله الطاهرین........




نوشته شده توسط منتظر
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
آخرین مطالب

به نام یگانه خالق رحمانم...

يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۰۷ ب.ظ



دلم اسمان میخواهد وپرواز....

نرگس وستاره را محکم دردستانم بگیرم و باهم به سمت تو پرواز

.کنیم.. غرق در کرانه ی آسمانت شویم و محو دربزرگی ات....  فقط


18روز مانده بهروز میلادی که تو "  اذن وجود "  به مولودش بخشیدی..


دستانش را به دست فرشتگانت سپردی وخودت را حافظش کردی و راهی دیاری نا آشنا..


دیاری که دلت مت برایش غریبه بماند و تنها آشنایش خودت باشی.... اما این مخلوق بازیگوشت دلش تجربه ی این نا آشنایی را میخواست... منتها با تو.... از لحظه ای...دمی.. آنی بدون تو
 هراس داشت و دارد... از اینکه لبخند بزرگواررانه ات را از او دریغ کنی...که نشانش میدادی با این لبخند که تمام بچگی ها و اشتباهاتش را میفهمی....به حد مرگ میترسد که ستاره اش،نشانه ی تورا، از دست بدهد...قطعن لیاقت این همه لطف تورا ندارد.... پرده پوشی های تو اگر چه گاهی باعث طغیان گری های نادانی اش شده..اما چه کسی غیر از تو وقتی غرق در فانی ترین چیزها شده بود و میخواست به دنبال شان بدود (!!!)...چه کسی غیر از تو دستانش را محکم گرفت ...که : " نرو... راه بسته است...آنچه از نور میبینی در آن سو مصنوعی ست...          نورمنم...عاشق تومنم.... خواهان شادی و آرامش  واقعی تو منم....آه از ٱن همه احساس که به پای معشوق ها و دلداده های دروغین خرج کردی....اشکالی ندارد...قلبت را شکستند..؟؟.. مگر قول نداده بودی مواظب امانتم باشی؟؟ ....اشکالی ندارد... خودم برتیت درستش میکنم
از روز ازل بهتر شود......خیره سری نکن بچه...منم که ازمادر به تو

مهربان ترم...منم که اشک های پنهانی تورا پاک میکنم و مرهم قلب

خسته ات میشوم....تو بیا...تو فقط یکبار بیا و بخواه....آخر مگر آن

دنیای فانی چه دارد ....که من خالق آن همه  را به آن ترجیح نمیدهی...

برق زر وزیور وآرایشش از رحمت و لطف و عشق و محبت دائمی

 من بیشتر است..؟؟..."

بس است یگانه ی رحمان...بس است آب شدم ازخجالت...

 هر بارتوبودی که خواندی ام...تو پناه دادی ام...تو خواستی ام...

من سر باز زدم....گویا آنکه بی نیاز است منم .....پناااه برتو...

از قضایت به  قدرت...از علمت به حلمت....از عدلت به رحمتت....

و از قهاریت به غفاریت پناه میبرم......
م

عشوق بی همتای من.......عاشق بی نیاز من.... تو...یقینن.. یقییینن..

قییینن برای بنده ات کافی هستی......
 ح
سبناالله نعم الوکیل...نعم الحافظ  ...و نعم النصیر......


یا من له الدنیا و الاخره.....


م من لیس له الدنیا و الاخره.... بحق محمدٍ و آله الطاهرین........


۹۲/۱۰/۰۸
منتظر

نظرات  (۳)

۰۹ دی ۹۲ ، ۱۹:۰۹ مائده آسمانی
سلام
خیلی ممنونم دل با محبت دارید که من را هم دعا کردید 
خیلی دلم میخواست این روزها به زیارت امام می رفتم
بسیار سپاسگزارم لطف کردید، عاقبت بخیر باشید

پاسخ:
سلام.خواهش میکنم
خوشحالم که زمانی که دلتون بود
وسیله ای برا شادی تون شدم..
التماس دعای خیر
۱۱ دی ۹۲ ، ۰۳:۰۳ ...................
دارم پرنده میشوم احساس میکنم
پس کی هوا مساعد پرواز میشود؟
سلام 
دلتنگت هستم...
چیکارا می کنی؟
کم پیدایی :(
پاسخ:
سلام عزیز دل
باید ببخشی میدونم که شدیدن بی معرفتم;-(
اما باورکن بیادتونم و منم دلتنگم..
خداروشکر..زندگی میکنم..:((

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی