آخرین مطالب

۲۰ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

دیروز که از دانشگاه برمیگشتم دیدم

هلال اولین روز ماه ت رو .....

اولین روز محرم

عشقت رو ببینی

آروم جون و پناه بی کسی هات رو ببینی تو اسمون

که چقــــــــــــــدر غم از صورتش میباره....

یک باره دیگه محرم...

یک بار دیگه

عباس من..............

یک بار دیگه قمر بنی هاشم من.....

یک بار دیگه مشک پاره...

یک بار دیگه خجالتش از اربابش....

یک بار دیگه.....فریاد ِ

یا اخا ادرک اخاک..........

یک بار دیگه زنده شدن با لحظه لحظه ی این ماه...

خدایا...

ارحم........ارحــــــــــــــم من لیس له الدنیا و الاخره....

...

..

.

.


۱ نظر ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۷:۰۴
منتظر




دلٍ مـن گـم شـد !
اگـر پـیـدا شـد
بـسـپـاریـد امـانـاتٍ رضــــــــــا ...
و اگـر از تـپـش افـتـاد دلـم
بـبـریـدش بـه مـلـاقـاتٍ رضــــــــــا ...
از رضــــــــــا خـواسـتـه ام
بـگـذارد کـه کنیـــزش  بـشـوم ...
هـمـه گـفـتـنـد مـحـال اسـت ، ولـی
دلـخـوشـم مـن بـه مـحـالـات رضــــــــــا ...

..

..

.

.

.

همه گویند به انگشت اشاره....

مگر این عاشق بیــــــــچاره ی دلداه ی دل سووووخته...

اربااااب ندااارد ....؟؟....

تو کجایی تو کجایی...شده ام باز هوایی..............

..

.

.





۱ نظر ۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۶:۴۷
منتظر


باورش سخته برام..

خیلی سخت....

اینکه دارم دوباره وارد

این ماه میشم...

دستم تو نوشتن اتیشی که تو قلبمه

حقیقتن ناتوانه.......................................................................................

......

..

.

.

.



(از همه بابت اینکه نمیام وب تون ، و جواب کامنت خصوصی بعضی رو هم خیلی وقته ندادم ،

عذر میخوام..............

ایشاالله به زودی جبران میکنم ،

الان تمرکزم رو مسئله ی خاصیه ......دعام کنین که تو این مسئله

یه کم خیالم جمع شه..بعد مزاحم همه میشم دقیقن عین قبل هی ثانیه ثانیه :دی

یه یک روزه هم رفتم قم که حرم نائب الزیاره بودم............)



ارزو میکنم بهترین بهره هارو از

ماه بزرگ پیش رو ببرین.........

التماس دعای خیر....


۰ نظر ۱۳ آبان ۹۲ ، ۲۳:۱۱
منتظر



میگه که...

دور باش..اما نزدیک...

من از نزدیک بودن های دور میترسم.................

راستم میگه..

سخته از نزدیک ترین افراد زندگیت دور باشی...

حالتی که همیشه بین من و رضا بوده...

جالبه...

نمیدونم شاید بخاطر اختلاف سنی کم ترمون بوده که

یه رابطه ی صمیمی بوجود نیومد...

شایدم کم کاری من...

شایدم نخواستن اون....

نمیدونم....هرچی که هست...هربار خواستم یه پیوند ایجاد کنم

یه چیزی شد که انگار پیوند قبلی هم سست تر شد...

درصورتیکه.. اون سه تا باوجود ازدواج کردنشون بهشون نزدیک ترم....!...

قبل از ازداج هم باهاشون راحت تر بودم تا الان بارضا....

نمیدونم....

خوب...اینم یه جور ضعفه دیگه....

کسی که برا همه خواهری میکنه..برای یه داداش خودش انگار هیچ وقت هیچ کاری نتونسه بکنه...

(4تا برادر دارم همشون بزرگتر از منن ،رضا آخری اوناست که ازدواج نکرده)

بهر حال..اگر اینجارو میخونی...دلم میخواد بدونی..میدونم هیچ بدردت نخوردم هیچ وقت....

اما ناراحت اینم بودم که چرا نمیتونم قدمی برای بهبود بردارم......

..

.

.




تو خوب تر ز ماه ای....... من اشتباه کردم .....

اینو چند روزه فهمیدم.....ولی خب من برای دیدن خودت که چشم ندارم....

لا اقل...برای نشونه ای که به اون نام میخوندنت.....چشممو کور کنم

شبا تا صبح تو آسمون نگات کنم .....فک کنم یذره...عقده هام خالی شه.............

...

.

.


۱ نظر ۰۵ آبان ۹۲ ، ۲۲:۴۷
منتظر










...
..
.
.
.

۱ نظر ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۹:۳۸
منتظر


خدایا...

تو که هستی....

زندگی هست....

قدرت هر خستگی هست...........

..

.

.


۰ نظر ۰۴ آبان ۹۲ ، ۱۱:۵۲
منتظر




۲ نظر ۰۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۱۹
منتظر



جدیدن به این نتیجه رسیدم

که هیچ حسی به جز حس دوست داشتن در من وجود نداره !!!!!!!!!!!




۲ نظر ۰۲ آبان ۹۲ ، ۱۵:۵۰
منتظر

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیر المومنین والائمه المعصومین علیهم السلام....
..
.
من عاشق این شکرگزاری م.....

عید همه پیشاپیش مبارک

کاش یکروز درک کنیم

و بفهمیم با همه ی وجود مون باور داشته باشیم

نه کسی که تو دوست داشتن اهل بیت افراط میکنه از اون هاست

نه کسی که کوتاهی میکنه..

باید پا جای پای امام گذاشت

نه خوارج بود و نه ..... !....

تو عمر کوتاهم از مذهب ها و ادیان مختلف زیاد مرید و محب اهل بیت دیدم

که از من مثلن بچه شیعه...بیشتر شیعه و پیرو بودن....

کاش بفهمیم امام مون

قرآن ناطق بود

فاتح خیبر بود

پسر عم و برادر و همراه همیشگی  پیامبرش بود...

اما همه ی افتخارش بندگیش بود...

همون بزرگی که دنیارو از عطسه ی بزی پست تر خطاب کرد ...

همون دنیایی که مثل منی بخاطرش

دست به هر قبحی ممکنه بزنه....(خدا مارو هدایت کنه..)

باید  بفهمیم کسی که ادعای پیروی ازش رو داریم

جونشو گذاشت پای پیامبر و امامش

بخاطر فقط و فقط رضایت خدا....

کی میتونه منکر عشق آقا امام علی وخانم فاطمه  زهرا بهم بشه ؟؟؟

کدوم عشق رو میتونی تو دنیا برای من مثال بزنی

که ازعشق اونها بهم بیشتر باشه...؟؟

حضرت علی اما بعد از شهادت زهرای همه ی زندگیش

پر پر شدن یاس وجودش جلوی چشمش

 جز بندگی چه کرد ؟؟؟

ما که بخاطر یه لقمه نون و دو تا مشکل ساده یا مثلن سخت 

هی ناشکری میکنیم  و ناله میکنیم و.....

کجا به میثم تمار علی ذره ای شبیهیم.....

خدایا...

عشق...عشق..عشق..........
..
.

۲ نظر ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۲:۴۲
منتظر


این فیلم بی خداحافظی رو دیدین ؟

دختره خبر نگاره ، که مسئول پی گیری خبر کما رفتن رضا صادقی میشه و میره دنبال اینکه

ببینه گذشته ی رضا صادقی چی بوده ..

این وسطا هی با یکی حرف میزنه که اون روزه ی سکوت گرفته جواب نمیده کلن فقط میگوشه ،

این هی از درد ها یی که میکشه یا از چیزایی که میبینه میگه و اون کلن ساکته حرف نمیزنه...

الان من چند وقته تو همین حالتم !

هی از ساده ترین چیزایی که میبینم تا درد هام یجا حرف میزنم

طرف مقابلم کلن ساکته !

من خودم کلن همیشه گوش بودم برای خیلیا ،

ولی دیگه هیچوقت در این حدم صبور نبودم که اصلن حرف نزنم ،

گاهی حتی با طرف مقابلم گریه کردم

گاهی که حالا طرف مقابلم که باهام حرف میزنه یکم باهاش صمیمی تر باشم دعوا میوفتم داد میزنم

برای اینکه متوجه بشه که چرا مثلن رو یه موضوعی اصرار دارم مثلن بدونه نگرانم که اینجوری میکنم ...(فیلم

بازی نمیکنم ها واقعن از نگرانی اینکارارو میکنم )

ولی الان

کسی که به حرفای من گوش میده

کلن فقط گوش میده .....خیلی عجیبه.....این همه صبر در مقابل اون همه حرفای واقعن بی ربط و بی مزه ی من... !!!

..

.

چقدم شعر بی خداحافظی رضا صادقی رو دوست دارم :

.

.

به جون ستاره ها مون

تو عزیز تر چشامی..

هرجا هستی خوب خوش باش...

تا ابـــــد...بغض صدامی....

..

.




۱ نظر ۰۱ آبان ۹۲ ، ۰۹:۳۶
منتظر