آخرین مطالب

مه پیچیده اینجا

من پرسه زدن تو این مه همراه تو رو میخوام

امان از این دوری و بی خبری

ای کاش میتونستم بهت بگم که اینجا مینویسم بیا بخون

ولی یه روز که بعد تر ها با هم بودیم

بهت اینجا رو نشون میدم

ای کاش میشد سکوت غریبانه نیلوفرهای اسیر مرداب را معنا کرد

ای کاش میشد صحبت های گل با پروانه را فهمید...

ای کاش میشد بیشتر مهربان بود...و عاشقانه دیگران را دوست داشت......

ای کاش میشد..........

۰ نظر ۰۵ دی ۹۵ ، ۱۲:۳۴
منتظر

ادم ها پر اند از سو تفاهم ها

کلی باید زور زد

برای فهماندن یک حرف

یک تصویر

یک حس...

اخرش هم معلوم نیست

همانی را بفهمند که تو میخواهی....

****

گاهی دلم میخواهد خدا نزدیکتر بیاید

اشک هایم را پاک کند و بگوید

ادم ها اذیتت میکنند؟؟...بیا برویم...........

۰ نظر ۲۵ آذر ۹۵ ، ۱۷:۱۳
منتظر

اری حلب..اری خرمشهر دوباره ازاد شد...

دوست دارم تا این ازادی را فریاد بزنم

فریاد بر سر تمامی انها که مدعیان قدرت دنیا بودند و دراین ازادی گور شدند

فریاد بر سر تمامی انها که با انجام تمام اعمال قبیحشان قصد بدنام کردن دین خدارا داشتند

فریاد بر سر ان سنگ دلی که با سر بریده شده کودکی عکس یادگاری گرفت و گفت اورا کشتم چون طرفدار اسد بود..

دوست دارم همینطور که اشک از چشمانممانند باران بهاری میبارد دست تمامی مادران و خواهران شهدای این راه را ببوسم..

دوست دارم تا همیشه قلبم را با یادشان زنده نگهدارم...با یاد مادر عماد مغنیه و مادر بزرگ جهاد مغنیه که پس از شهادت جهاد برای سید حسن نصرالله پیغام

فرستاد که مرا ببخش که دیگر پسری ندارم تا تقدیم حزب الله کنم..

دوست دارم یاد ان شهید را تا ابد در دلم زنده بدارم و صدایش تا همیشه در گوشم فریاد بزند

که میگفت هرگز..به خدا هرگز نخواهیم گذاشت تا زینب بار دیگر به اسارت رود...

دوست دارم تا همیشه عکس شهید خلیلی بیست ساله را در قلبم قاب بگیرم و همراه دوستانش که برمزارش دلتنگی میکردند

بخوانم.... درسته که من ادم بدی شدم ولی..هنوز یه غیرتی دارم رو دختر علی............

دوست دارم تا جان در بدن دارم همراه ستاره های اسمان که شهدای مدافع حرم هستند نغمه شادی سر دهم.....

و خداوند مارا یاری کند تا ان فتح عظیم و پیروزی قطعی را همراه شهدا در رکاب مولایمان یوسف زهرایمان جشن بگیریم....

یامحمد...یا رسواالله...از تو برای این عیدی بزرگ بی نهایت ممنونیم مولاجان ...

شما بهترین پدربزرگ دنیایی و همیشه در دستانت بهترین عیدی هارا برایمان

داشته ای.....جانها فدای تو و فرزندان تو باد........

۰ نظر ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۴:۴۲
منتظر



نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول

                       بیا بگو نتکانند پا دری ها را..............

۰ نظر ۱۸ آذر ۹۵ ، ۱۳:۴۴
منتظر

یادمه یکی بهم گفت

هرکی تنهاست توی دنیا

یه دونه نامه خوش خط

بنویسه واسه مولاش.....


یاصاحب الزمان.....

۰ نظر ۱۲ آذر ۹۵ ، ۲۱:۳۹
منتظر



سکوتم به جز تو...صدایی نداره.....

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۷
منتظر

"بعد از تو من واژه ها را گم کرده ام......"

 برای کسی که حتی در خواب میتوانست بنویسد

میدانی این جمله یعنی چه؟!.....

۰ نظر ۰۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
منتظر

من به لطف نگاهت ای باران

سوی مشهد زیاد می ایم...

دست برسینه هربار از

سمت "باب الجواد" می ایم......


گرچه دلگیر و پریشان حالم اما  منتظر دیدار روی ماه شما هستم اقا جانم....

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۵ ، ۱۴:۲۹
منتظر


امشب اگر یاری کنی

ای دیده...طوفان میکنم...........





پ.ن : خدایا مارو بر حکمت هایی که درامتحانات زندگی نهفته هست و ما ازش بیخبریم

صبور کن....چون دوست داریم طوری باشیم که تو دوست داری و

ایمان داریم که...ان الله یحب الصابرین...............


۰ نظر ۲۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۱
منتظر

با تمام دلبستگی هایم روزی باید بروم..

روزی که درتمام شب های مرده ی زندگی م

حتی به خواب هم ندیده ام

رفتن از جایی که در هوایش نفس کشیدم

عاشق شدم

و تمام از دست رفته هایم را به دست اوردم...

عاشق دلی شدم به نرمی و لطافت ابر ها.....

ابری که وقتی میگرید و می بارد... وجود تشنه ام را سیراب میکند....



پی نوشت : میباره بارون...روی سر مجنون...تو یه خیابون رویایی.....


۰ نظر ۲۸ آبان ۹۵ ، ۰۰:۱۶
منتظر